به گزارش خبرنگار سیاسی ایسکانیوز: سخنان حجتالاسلام حسین جلالی؛ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درباره «وارداتی بودن احزاب» در ایران، (اینجا بخوانید) مورد توجه تحلیلگران سیاسی و کاربران فضای مجازی قرار گرفته است. منتقدان ضمن رد چنین ادعایی بر این باور هستند که تقویت جایگاه احزاب، میتواند نقش موثری در کاهش هزینههای نظام در بحرانهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد.
وی در مصاحبه اخیر خود، درباره انحلال حزب جمهور اسلامی نیز گفته است: «اگر حزب در ایران جواب میداد بهترین حزب، حزب جمهوری اسلامی بود که در راس آن شهید بهشتی و… بودند که امام خمینی (ره) فرمودند جمعش کنید.»
به باور بسیاری از ناظران، احزاب سیاسی در کشور ما هنوز ساز و کار مطلوب فعالیت حزبی را پیدا نکردهاند و به همین علت نمیتوانند در بزنگاههای سیاسی مانند انتخابات «نقش حداکثری» یک حزب را ایفا کنند.
غلامرضا ظریفیان؛ فعال سیاسی، فقدان «نظام حرفهای حزبی» را عامل سردرگمی و بیاعتمادی مردم به احزاب می داند. وی در گفتگو با خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفته است: «وقتی نظام حرفهای حزبی را تدبیر نکردهایم و انتخابات را در فضای تودهای با احزاب بدون شناسنامه و بدون برنامه برگزار میکنیم مردم سردرگم میشوند. در کشورهای توسعه یافته احزاب برنامه محور هستند نه شخص محور».
حمیدرضا ترقی؛ سخنگوی حزب مؤتلفه اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار سیاسی ایسکانیوز درباره آسیبشناسی احزاب در ایران گفته است: «احزاب در کشور ما علیرغم این که نماینده اقلیتی بیش نیستند خودشان را به عنوان نماینده اکثریت جلوه میدهند در حالی که جوامع توسعه یافته سیاسی احزاب هرگز منافع ملی خودشان را فدای منافع حزبی نمیکنند.» (اینجا بخوانید)
در کنار تمام انتقاداتی که به ساختار احزاب در ایران وجود دارد اما به نظر میرسد انگاره «غیر بومی و وارداتی بودن احزاب» برخلاف واقعیتهای مشهود در تاریخ معاصر کشورمان باشد. در ایران چه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن احزاب متعددی که برآمده از فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بودند در مقاطع سرنوشتسازی ایفای نقش کردهاند و چشم بستن روی این واقعیتهای غیرقابل انکار، نتیجهای جز تضعیف نقش احزاب به عنوان حلقه واسط بین مردم و دولتها ندارد.
در ادامه گفتگو با حسین کنعانی مقدم؛ دبیرکل حزب ایران سبز و نایب رئیس اول خانه احزاب ایران پیرامون «جایگاه احزاب در ساختار سیاسی ایران» را میخوانید:
کنعانیمقدم گفت: شکلگیری نهادهای مدنی و تعدد احزاب در قانون اساسی کشور ما مورد توجه قرار گرفته است. احزاب پل ارتباطی بین مردم و حاکمیت هستند و میتوانند در سپهر سیاسی کشور در جریان شکلدهی ساختار تصمیمسازی سیاسی و مشارکت سیاسی مردم سهم عمدهای داشته باشند. احزاب با کارکردی که برایشان تعریف شده و یکی از آنها «کسب قدرت» است میتوانند در این ساختار سیاسی نقشآفرینی کنند و البته با ایده «قدرت برای قدرت» موافق نیستیم بلکه «قدرت برای خدمت» باید باشد. احزاب بخشی از مطالبات مردم را میتوانند نهادینه و برنامهریزی کنند و از حاکمیت مطالبهگری داشته باشند و از سوی دیگر اگر خودشان در قدرت قرار گرفتند باید بتوانند به مطالبات مردم پاسخ دهند.
دبیرکل حزب سبز ایران درباره تفاوت ساختار احزاب در ایران و کشورهای غربی گفت: در کشورهای غربی احزاب موظف به کسب قدرت هستند، منتها تفاوتی که با احزاب کشور ما دارند در این است که آنها قدرت را برای قدرت میخواهند ما قدرت را برای خدمت میخواهیم یعنی این که اگر حزبی دنبال این است که کرسیهای بیشتری در مجلس داشته باشد و شوراهای شهر را داشته باشد، برای این نیست که قدرتش را افزایش دهد بلکه برای این است که از این قدرت برای خدمت بیشتر استفاده کند.
وی افزود: تفاوت دیگر این است که احزاب باید بیانگر مطالبات به حق مردم باشند. احزاب در غرب بیشتر به دنبال این هستند که مطالبات حزبی، باندی و گروهی خودشان را حاکم کنند و مردم چندان در ساختار احزاب برای حضور قدرتمند در حاکمیت نقش ندارند. احزاب در آن کشورها از رای بیشتر برای مشروعیت و محبوبیت استفاده میکنند اما ما معتقدیم رای مردم امانتی در دست احزاب است و باید این امانت را پاس بدارند و حرفشان حرف مردم باشد نه حرف جناح و گروه خودشان.
این تحلیلگر مسایل سیاسی در واکنش به برخی ادعاها مبنی بر «وارداتی بودن و غیربومی بودن احزاب» گفت: این افراد شاید تاریخ نخوانده باشند. بنده چهار جلد کتاب درباره «سیر احزاب سیاسی ایران و جهان» نوشتهام و چاپ شده است و سیر تحول و تطور احزاب در ایران را از زمانی که بحث تشکلهای سیاسی و مذهبی در کشور ما شکل گرفته تحلیل کردهام و شاید یکی از قدیمیترین تاریخ احزاب را ما در ایران داشته باشیم. بعید میدانم کسی که چنین قضاوتی کرده این بخش از تاریخ را خوانده باشد.
کسانی که میگویند احزاب وارداتی هستند، تاریخ سیاسی ایران را مطالعه کنند
نایب رئیس اول خانه احزاب ایران تاکید کرد: البته در کشور ما برخی احزاب هم وابسته به قدرتهای خارجی بودهاند مثل حزب توده که آبشخورشان آن سوی مرزها بود. اما بعد از پیروی انقلاب احزابی داریم که تونستهاند در برهههای مختلف نقشآفرینی کنند و مورد اعتماد مردم قرار گیرند. کسانی که چنین موضعی می گیرند (اشاره به غیر بومی بودن احزاب) بهتر است تاریخ سیاسی ایران را مطالعه کنند.
وی گفت: پیش از انقلاب نیز از دوران مشروط تا شکلگیری انقلاب اسلامی گروهها و احزاب سیاسی بومی و اصیل داشتیم مانند حزب مؤتلفه اسلامی. بنده نیز قبل از انقلاب گروهی را به نام گروه توحیدی عمل تاسیس کردم. و به هر حال تلاش برای کار سازماندهی شده و حزبی از پیش از انقلاب وجود داشته است و خود همین روحانیت مبارز سالهای سال است که دارای تشکیلات قوی است و درست است که نام حزب ندارد اما در پیروزی انقلاب کارکرد آن را دیدیم و توانست ساواک را زمینگیر و رژیم پهلوی را سرنگون کند. اینها نشان دهنده این است که فرهنگ کار حزبی و تشکیلاتی یکی از مؤلفههای فرهنگ ایرانی و اسلامی ما است و خواهد بود.
امام خمینی (ره) از «تک حزبی شدن» کشور واهمه داشتند
کنعانی مقدم درباره علت انحلال «حزب جمهوری اسلامی» گفت: حزب جمهوری اسلامی برخاسته از تفکر و اندیشه انقلاب اسلامی بود و همیشه به دنبال این بودیم که با ایجاد تشکلهای سیاسی در تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی تلاش کنیم. افرادی مانند شهید مطهری، شهید باهنر، شهید بهشتی، مقام معظم رهبری و بسیاری از شخصیتهای بزرگ انقلاب ما در حزب جمهوری اسلامی عضو بودهاند و در مقاطعی حتی حضرت امام (ره)، «سهم امام» را به حزب داده بودند، منتها امام (ره) از یک موضوع واهمه داشتند و آن این بود که کشور به سمت یک تشکیلات «تک حزبی» برود، مانند دوران پهلوی که تنها حزب کشور، حزب رستاخیز بود.
وی افزود: این نگرانی به این علت بود که حزب جمهوری اسلامی، مجلس و دولت را در اختیار داشت و هرکجا انتخاباتی برگزار میشد این حزب حضور داشت حتی در دورافتادهترین روستاهای کشور حزب جمهوری اسلامی فعالیت میکرد و قدرت بلامنازع شده بود. امام (ره) برای پیشگیری از این که فقط یک حزب سرنوشت کشور را تعیین نکند با انحلال حزب موافقت کردند و بسیاری موسسان حزب هم به این نتیجه رسیده بودند که آن روند ممکن بود به یک دیکتاتوری حزب منتهی شود.امام تعدد احزاب در کشور را قبول داشتند و در عین این که روحانیت مبارز را پذیرفته بودند، روحانیون مبارز را که چپ بودند را هم پذیرفته بودند اما حزبی که بخواهد تمام ارکان یک حکومت را در اختیار داشته باشد باید منحل شود. این برداشت من از اندیشه بلند امام (ره) نسبت به فعالیت حزبی است.
برخی احزاب به جای این که «دولتساز» باشند،«دولت ساخته» هستند
این فعال سیاسی اصولگرا درباره ظهور یکباره احزاب متعدد در ایام انتخابات و عدم پاسخگویی آنها پس از انتخابات گفت: احزاب چند دسته هستند؛ یک دسته احزابی هستند که داری اساسنامه و مرامنامه هستند و سبقه تاریخی دارند و کار حزبی مستمری را انجام میدهند. دولتهایی که بعد از انقلاب بر سر کارآمدند، حزب درست میکردند و بنابراین با احزابی مواجه بودیم که «دولت ساخته» بودند به جای این که «دولتساز» باشند. چنین احزابی ماندگاری ندارند و بیشتر ویترینی برای سهمخواهی هستند از سوی دیگربرخی احزاب هستند که عمدتا در قشر نخبگان فعالیت میکنند و بیشتر به دنبال برنامهریزی و سازماندهی هستند و در پی کیفیت هستند تا کمیت. تجربه نشان داده چنین احزابی توانستهاند در تصمیم سازیهای کشور با بهره گرفتن از نخبگانی که در بینشان حضور دارند، موثر باشند.
وی افزود: برخی احزاب هم بیشتر یک تشکیلات حزبی برای مجوز هستند و بعضی نیز پیمانکاران سیاسی هستند که عمدتا در انتخابات ظهور و بروز پیدا می کنند و از افرادی حمایت می کنند و بعد ا انتخابات هم پاسخگو نیستند. حزب باید توانایی کادرسازی داشته باشد و دیده بان کشور باشد و حتی دولت در سایه تشکیل دهد و مشارکت سیاسی مردم را افزایش دهد و به حاکمیت برابر عبور از بحرانها کمک کنند، از این قبیل احزاب متاسفانه کمتر در کشور داریم و سعی میکنیم به این سمت برویم که کارکرد اصلی احزاب را در کشور تقویت کنیم.
پدرخواندهها تلاش میکنند با سلطه بر احزاب، از آنها بیشترین بهرهبرداری را کنند
دبیرکل حزب ایران سبز گفت: متاسفانه در فرهنگ سیاسی کشور ما کار حزبی و سیاسی مضموم است حتی در استخدامها میبینید که سوال می کنند آیا جزو حزب خاصی هستید یا خیر؟ و اگر پاسخ فرد مثبت باشد به عنوان یک امتیاز منفی برای او در نظر میگیرند؛ در حالیکه در سایر کشورهای جهان اگر شهروندان در حزبی عضویت نداشته باشد نقطه ضعف آنها محسوب میشود. کار حزبی کردن در ایران سالیان سال است که کنار گذاشته شده و افرادی که پدرخواندههای حزبی هستند تلاش میکنند احزاب را تحت سلطه خودشان قرار دهند تا بتوانند بهرهبرداری بیشتری کنند.
وی درباره نقش احزاب در افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات گفت: وقتی احزاب قوی در کشور داشته باشیم با کار حزبی که آنها انجام می دهند مردم را تشویق به فعالیت سیاسی میکنند زیرا کاندیداهایی که از این طریق به مسند قدرت میرسند پاسخگوی مردم هستند اما اگر خلاف این اتفاق بیفتد و کسانی که به قدرت میرسند حاضر نباشند پاسخگوی مردم باشند و به وعدههایی که زمان انتخابات دادهاند، عمل نکنند مردم آنها را کنار میگذارند و تمایلشان به حضور در انتخابات کمرنگ میشود. البته آمار انتخابات اخیر مجلس به لحاظ مشکلات معیشتی که در کشور وجود دارد معقول بود اما مقبول نبود زیرا معتقدیم باید بیشتر از اینها مردم حضور پیدا میکردند.
کنعانی مقدم درباره معیار تشخیص احزاب ریشهداراز جنبشهای سیاسی موسمی گفت: مردم باید به احزاب اعتماد کنند و الان این اعتماد وجود ندارد زیرا در مقاطعی احزاب رای مردم را گرفتهاند و از مردم عبور کردهاند. بنابراین باید تلاش کنیم که اعتماد مردم را جلب کنیم تا جایگاه احزاب در ساختار سیاسی کشور تقویت شود به طوری که مردم احساس کنند با حضور در فعالیتهای سیاسی میتوانند، شان بیشتری را در سیاستهای کشور داشته باشند.
انتهای پیام/
نظر شما