زنگ خطر تشدید جرایم سازمان یافته
- شناسه خبر: 43004
- تاریخ و زمان ارسال: 5 اردیبهشت 1403 ساعت 23:56
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
«آرمان امروز» در گفت وگو با کارشناسان بررسی میکند
امروز- وحید استرون: جرایم سازمان یافته و شبکهای موضوع جدیدی در دنیا نیست و بیش از یک قرن از ظهور این نوع باندها که به شکل سازمان یافته به قاچاق و اقدامات مجرمانه و در سطح کلان دست میزنند، میگذرد. دنیایی که به سمت مادیات گرایی با جاذبههای حسی پیش میرود، اما نیروهای دافعه آن، انگشت شمار و با نیروی محدود هستند. در کشوری مانند ایران نیز که نظام سنتی آن در حال پیش رفتن به جهانی مدرن است و ما دورهگذار را پشت سر میگذاریم، در دو دهه اخیر جرایم شبکهای و سازمان یافته شده، با بستر فضای مجازی و در قالب خرید و فروش نوزاد، دارو و اسلحه شکل گرفت، اما حالا این نوع جرایم به فضای واقعی ایران نیز سرایت کرده است. «شناسایی باندهای سازمان یافته قاچاق دختران و خانههای فحشا و فساد» این موضوعی بود که روز گذشته سردار منتظرالمهدی، سخنگوی فراجا آن را مطرح کرد و در خصوص مبارزه با انواع باندهای سازمان یافته و شبکهای توضیحاتی ارائه داد. بنا به گفته وی، «پلیس به عنوان آخرین و مهمترین حلقه در لبه برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی، از آخرین وضعیتِ زیر پوستِ شهر مطلع بوده و مطابق آن اقدام و عمل میکند» و این گفتهها نشان میدهد که تا چه اندازه جامعه در برابر جرایم سازمان یافته بیدفاع است، چون نیروی انتظامی و قوه قضائیه باید در انتهای این مبارزه حضور داشته باشند و از ته هرم بسیاری از دستگاههای فرهنگی، آموزشی به بازدارندگی دست بزنند و پلیس و قوه قضائیه آخرین حلقه باشد، اما سخنان سردار منتظر المهدی نشان میدهد، که پلیس تنها نیروی بازدارنده در این حوزه است. حال به یک مثال در این رابطه بپردازیم، بنا به گفته سخنگوی پلیس، «در یکی از این جرایم بینِ بخشی (نیمه آشکار و نیمه پنهان) به پروژه سرویسِ اسکورت و انهدام شاخه خارجی باند فساد و فحشاء که اقدام به شناسایی، جذب و انتقال دختران برای خدمات جنسی و قاچاق آنها به خارج از کشور مینمودند اشاره کنم که از نقاط درخشان کارنامه کاری همکارانم در پلیس امنیت عمومی فراجا است. »
به گفته وی در فاز اول این پرونده ۲۴ نفر، در فاز دوم ۵۷ نفر دستگیر و در فاز سوم نیز تعداد زیادی شناسایی شده که پرونده آنها در دست اقدام و پیگیری است. معاون فرهنگی و اجتماعی فراجا در ادامه به «پروژه کینگ» که شبکهای سازمان یافته برای قاچاق زنان به کشورهای ترکیه و گرجستان بود، اشاره کرد و گفت: «ارتباطات آنها با باندهایِ تجارتِ مستهجن و غیر اخلاقیِ خارج از کشور مشخص و در نهایت اعضای اصلی را در تهران، البرز، پایانه فرودگاهی و گذرگاه مرزی بازرگان دستگیر و تحویل مراجع قضائی دادند.»
جامعه به کجا میرود؟
بهرام بیات، استاد دانشگاه و کارشناس انتظامی در رابطه با جرایم سازماندهی شده در کشور ما به «آرمان امروز» میگوید: «جرایم سازمان یافته در شرایط فعلی به نوعی تشدید و ساختار یافتگی جرایم از حالت فردی به حالت جمعی رسیده است. این جرایم برای خود یک نوع سلسه مراتب دارد، یعنی باید سه- چهار نفر باشند و اینها برنامهریزی داشته باشند و به صورت غیر منظم برخی از جرایم را بتوانند انجام دهند. تحلیل این موضوع بسیار پیچیده است، چون از عوامل مؤثر و ساختاری متعددی بهره میگیرند، از سوی دیگر برای مقابله و شناسایی این نوع جرایم و باندها اقدامات سخت و پیچیدهای هم نیاز است. بنابراین جرایم سازمان یافته در شرایطی شکل میگیرد که مدیریت کلان جامعه از تأمین و تبیین بخشی از نیازهای جامعه غافل میشود، در این شرایط جرایم از شکل فردی به باندهای سازمان یافته تغییر شکل میدهد که آسیبهای بزرگتری را متوجه جامعه میکند.»
وی در ادامه گفتههایش با اعلام جرایم معمول سازمان یافته در ایران، اما معتقد است که باید ابتدا علت مشخص شود و سپس به اعلام راهکارها پرداخت و در ادامه میافزاید: «ما پیش از جرم، مشکل در افزایش و تنوع آسیبهای اجتماعی داریم و زمانی که یکی از نظامات کلان جامعه، قادر نیست کارکردی درست داشته باشد و نتیجه آن آسیب دیدگی و آسیبپذیری میشد و از این مقوله جرم پدید میآید. پس جرمی مانند سرقت چه به شکل سازمان یافته یا فردی، ریشه در نظام اقتصادی و آسیبپذیری دارد. وقتی ما با میلیونها فرد بیکار در جامعه روبه رو هستیم و آنها با شرایط اقتصادی سخت و تورم افسار گسیخته مواجه هستند، اگر سرقت نکند آدم بیعُرضهای محسوب میشوند. بیکاری به عنوان آسیب نتیجهای جز سرقت ندارد، حالا به صورت فردی یا سازمان یافته. اما وقتی به بحث فحشا میرسیم، این موضوع یک مقدار پیچیدهتر از جرایم و باندها، تک بُعدی دیگر مانند سرقت است.
در این آسیب بزرگ اجتماعی، بیکاری و عوامل متغیر آن متعدد میشود، عنصر فرهنگی، اقتصادی و از همه مهمتر عنصر رفع نیاز و «سازماندهی نیاز» در آن معنا پیدا میکند. ما میخواهیم رفع نیازهایمان را بر اساس جوامع سنتی سازماندهی کنیم اما در کف خیابان میبینیم که از پست مدرن هم گذشتهایم. آسیبشناسی ما در مقوله جرایم و تشکیل باندهای سازمان یافته بر اساس سنت (به معنای دورهای که عقلانیت در آن خیلی حرفی برای گفتن ندارد) است، اما نیازهای ما در کف خیابان به صورت مدرن و پیشرفته و با استفاده از همه ابزارهای تسهیلکننده روابط و ارتباطات با موانع فکری و ذهنی شکل گرفته است. پس بحث باندهای سرقت و کلاهبرداریهای سازماندهی شده با موضوع پیچیدهتری مانند فحشا بسیار تفاوت دارد، اما راهکار ما یکی است.»
پرونده باندهای تبهکاری علنی میشود
دیروز فرماندهی انتظامی کشور اعلام کرد که در روزهای آینده چند پرونده مهم از باندهای تبهکار سازمان یافته که در سطح بینالمللی و داخل کشور اقدامات مجرمانه در زمینه فساد و فحشا، تجارت جنسی، پورنوگرافی و… داشتهاند، منتشر خواهد شد.» هر چند که فراجا سعی کرده که این اقدامات را به طرح «نور» و حجاب و عفاف پیوند دهد، اما ازدیاد این نوع جرایم در کشور جای نگرانی دارد. حال چه باید کرد که از افزایش و گسترده شدن جرایم سازمان یافته در کشور ایران که به سمت توسعه است، جلوگیری به عمل آید؟ بهرام بیات در پاسخ به این سؤال میگوید: «ما متأسفانه از واقعیتهای کشور (نسبت به گذشته و آینده) اطلاعات کامل، کافی و به تبع آن تحلیل درستی نداریم، پس تا زمانی که اطلاعات و شناخت به وجود نیاید نمیتوانامید به حل و کاهش جرایم سازماندهی شده داشت. اینکه جامعه چه نیازهای اساسی دارد؟ جامعه به کجا میرود؟ ما چه کاری با آنها کردیم؟ و… همچنان گرفتار در «معلولها» خواهیم ماند و اگر شما با معلولها برخورد کنید، معلول خود را بازتولید میکند و به سمت پیچیدگی، بغرنج شدن وضعیت و سازمان یافتگی میرود. متأسفانه نهادهای غیر پلیسی و قضائی که باید کارکردهای خود را در این رابطه داشته باشند تا در نهایت آسیب تولید نشود، در بسیاری از حوزهها رسما تعطیل هستند و ما همه اقدامات را روی سر قوه قضائیه و پلیس ریختهایم و انتظار داریم تعداد جرایم کم و به سمت سازمان یافتگی پیش نرود. تا زمانی که از حوزه شناسایی معلول به حوزه علت کاوی و علتشناسی بازنگردیم، در بهترین حالت روند روبه رشد جرایم فردی یا سازمان یافته فقط مقداری کُند میشود اما ریشه کن نخواهد شد، چون علتهای اصلی دائم در حال خلق معلومهای فرعی و خطرناک هستند.»
دنیا در مواجهه با جرایم سازمان یافته
اما همان طور که اشاره شد دنیا بیش از یکصد سال است که پدیده جرایم و باندهای سازمان یافته دست و پنجه نرم میکند. یکی از مخربترین جرایم سازماندهی شده مربوط به کشور ایتالیا و شهر سیسیل است که در آن باجگیری، قاچاق و حذف با سیستم مافیا در طی یک قرن گذشته ریشه دوانده است، پولشویی و قانون شکی به وسیله آل کاپنها در آمریکا، یا شبکه تولید مواد و توزیع مواد مخدر در کلمبیا. هرچند که در ایران نیز ما شعبان بیمخ و دارو دستهاش یا مواردی در دهه اول قرن سیزدهم و در استانهای خراسان، کرمانشاه و… داشتیم. در این شرایط امان الله قرائی مقدم، جامعهشناس نیز با اشاره به اینکه جرایم و باندهای سازمان یافته در دنیای مدرن امروز امری اجتناب ناپذیر است و همان طور که دنیا از سنت به مدرنیته پیش میرود، روشهای سنتی جرم از فردی هم به شکل باند و پیچیده تغییر ماهیت میدهد به «آرمان امروز» میگوید: «ساختار جرایم سازمان یافته در هر کشور و هر جامعهای با یکدیگر تفاوت دارد و شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور تعیینکننده است. فرهنگ متجانس در نوع و جنس جرایم سازمان یافته بسیار مهم و تعیینکننده است، همان طور که مسأله حاشیه نشینی، مهاجرت و… از ریشههای جهانی جرایم سازمان یافته است. در کشور ما و در چند دهه اخیر این نوع جرایم وجود نداشت یا کمتر دیده می شد، اما از آنجا که براساس تئوری سوروکین، استاد دانشگاه هاروارد، در حال حاضر ذهنیت حاکم بر بشریت، ذهنیت مادی و حسی است و براین اساس مظاهر سنت که معنویات و عقل گرایی را شامل میشود کمرنگ شده، در چنین دنیایی سوء استفاده رشد میکند، دزدی و رشوهگیری به صدر اخبار میآید، فحشا و قتل و جنایت به سمت سازمان یافتگی و شکل گیری باند پیش میروند.»
وی معتقد است که شکل دهی باندها و جرایم سازماندهی شده در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر هم از نظر تاریخی و هم از نظر کمیت و تعداد قابل مقایسه نیست و همین موجب شده بسیاری از جامعه شناسان و اساتید دانشگاه های آمریکایی و غربی حدود ۸۰ سال پیش نسبت به بروز این نوع جرایم و علت های آن هشدار دهند و در ادامه می گوید: به طور کلی بعد از دهه ۲۰ و براساس تئوریهای افرادی همچون مارشال مکلوهان، جامعهشناس کانادایی، هارولد مستر آمریکایی و ژان کازنو فرانسوی و دیگران مطرح شده، جهان تحت سلطه رسانهای است و در چنین دنیایی که مادیات و اقتصاد حرف اول را میزند، به تبع آن باندبازی و جرایم سازمان یافته رشد میکند. در حال حاضر ایران با ۱۳- ۱۴ میلیون حاشیه نشین مواجه است و حاشیه نشینی یکی از اعلائم جرم افزایی به حساب میآید و در بستر آن باندهای مجرمان شکل میگیرند. مافیا در سیسیل، آل کاپون در آمریکا و کارتلهای مواد مخدر در کلمبیا، باندهای بزرگ و سازمان یافته مشهور جهانی هستند. در کشور ما نیز با شرایط فعلی اقتصادی، گروههای مخرب در حال سازمان دهی شدن هستند و این یک هشدار بزرگ است. با مهاجر فرستی، مهاجرپذیری، وضعیت نامناسب اقتصادی در دنیا مادی گرایی و بیگانگی، جرم به هر شکلی در جهان در حال تشدید و ظهور است. طبق مکتب شیکاگو، شهرها منبع بیگانگی و دنیای تنهای و بیهویتی، مصلحت گرایی، خودخواهی، سودگرایی و… است و خلافکاران در چنین دنیایی در انبوه انسانها گُم میشوند، شهرهای بزرگ مأمن جنایتکاران و جرایم سازمان یافته است. پس شما فکر کنید که در تهران، چقدر سخت میتوان این نوع جنایتکاران را شناسایی کرد و این ویژگی شهرهای بزرگ در همه جای جهان است. همان طور کورت لنین، استاد دانشگاه MIT در دهه ۱۹۴۰، میدان نیرو و میدان زندگی، براساس تئوری نیوتن، جاذبه ی انواع خلافکاران بر قوه دافعه برتری دارد. شما اگر روی یک کاغذ، خطی بکشید و مسائلی را که باعث ایجاد جرام و آسیبها میشوند را در زیر آن بنویسید، می توانید به بدسرپرستی، محلات، جامعه، ناپدری، نامادری، بیسوادی، فقر، بیاعتقادی، تربیت و… اشاره کنید که نیروهایی هستند که افراد را برمی انگیزند که به سمت جرم بروند. اما نیروی بازدانده چیست که در بالای خط باید آن را قید کنید: فقط پلیس و دستگاه قضایی. این دو مورد در مقابل موارد بسیار زیادی که در زیر خط وجود دارد، جوابگو نیستند و باید عوامل بسیار زیادی را مثال زد.