لزوم هویت بخشی فرهنگی
- شناسه خبر: 43123
- تاریخ و زمان ارسال: 7 اردیبهشت 1403 ساعت 1:22
- نویسنده: روزنامه آرمان امروز
مهدی مطهرنیا
آرمان امروز : هویت یکــی از مفاهیم پیچیده و مناقشه برانگیز در علوم انسانی و سیاسی به شــمار می رود شاید از این حیث کــه نمودهای گوناگون گســتره معنایی آن را گســترده تــر می ســازد. این مفهوم، از ”identity”، و خود این دانش واژه از ”idem ”در زبان لاتین برمی خیزد. « ای دم » در زبــان لاتین به معنای « تشــابه و تــداوم» آمده اســت. این معنا مــی تواند در
برگیرنده ی مفاهیم ریاضی ”نقظه تشابه و خط“ تداوم باشد. این که هویت از جنبه دریچه نگرش مثبت یا ایجابی دربرگیرنده ی نقطه تشابه اولیه و امتــداد آن نقطه در میلیــون ها نقطه به هم
چسبیده در خط تداوم هویتی باشد.
بی شک برای شناخت هویت فرهنگی توجه به رویکردهای متنوع در این حوزه کمک شایانی می کنــد چه این که هرکدام از این رهیافت ها بخشــی از حقیقت این معنا را متجلی ســاخته اند؛ روانشناسی، جامعه شناسی، علوم سیاسی، تاریخ، الهیات، فلسفه وغیره هرکدام از ظن خود به این پدیده توجه نموده و تعاریف گوناگونی را برآن مبنا ارائه نموده اند.
برای تحلیل پدیده چندوجهی هویت تبیین جهت تحلیل اجتناب ناپذیر است. در این راستا چهارچوب تئوریک موضوع با توجه به زمینه ای که هویت در آن واقع شــده مورد توجه قرار می گیرد. این مطلب در پسوندهای هویت که آن را در طیفی از تضییق و توســعه قرار داده، تجلی می یابد. واژه سارهایی مانند هویت فرهنگی که محدوده تحلیــل را بر فرهنگ متمرکز نموده و از مفاهیمی چون هویت سیاسی، هویت دینی، هویت ملی وغیره متمایز می شود. البته هرکدام از ســطوح هویت با یکدیگر وجوه اشــتراک و افتراق دارند. اما، طبعا تدقیق دامنه تحقیق در چنین بستری امکان پذیر خواهد بود.
هویــت به عنوان پدیده ای کــه دامنه آن از خصوصی تریــن تجلیات فردی تا عمومی ترین حوزه های اجتماعــی را دربرمی گیرد، حاصل دیالکتیــک خــود و دیگری بوده کــه در میان طیفی از شــبکه معنایی ذهن و ســاختارهای اجتماعی و فرهنگی در حرکتی رفت و برگشتی قرار می گیرد و بر این مبنا به نســبتی میان دو سر طیف دست می یابد؛ نسبتی که ثابت نبوده و هر آنممکن است تغییر کند؛ تغییری که نه تنها از خود « شــبکه معنایی»، بلکه از دیگری یعنی «ساختار اجتماعی» نیز ناشی می شود.
پیوند میــان فرهنگ و هویت نیــز متأثر از همین رابطه دیالکتیکی اســت تا آنجا که اغلب صاحب نظران برای فرهنگ به واسطه نقش ممتاز آن در نسبت میان خود و دیگری، شأن مستقلی در هویت قائل شــده و هویــت را نیز پدیده ای فرهنگــی قلمداد می کننــد. بدین معنا هویت فرهنگی در مقایسه با دیگر سطوح هویت، اهمیت فزاینده ای می یابد. هویت فرهنگی ایرانیان نیز پیوســته در رابطه ای دیالکتیکی میان خود و دیگــری بوده که در نهایت آن را در میان مثلث منابع هویتی ایرانی، اســامی، و غربی قرار داده است؛ بر این اســاس می توان متناظر توصیفی هویــت فرهنگی ایرانیان را در دو ســطح منابع و مؤلفه های هویتی و با ســه رویکرد : توصیفی، تجویــزی و ترســیمی مورد توجه قــرار داد.
توصیف ، تجویز ، ترســیم هر سه پهلو پدیده ی هم هستند ولی در همین حال از یکدیگر تمایز نیز دارند. توصیف یعنی آنچه که هست و تجویز در علوم انسانی یعنی آنچه که باید باشــد. غالبابه نگاه توصیفی پرداخته میشود و در این نوع نــگاه، غلیظ ترین نگاه از طرف جامعه شناســی اســت و علوم دیگــر ماننــد علوم پزشــکی، روانپزشــکی و روانشناسی بالینی نیز به به نگاه توصیفی نزدیک ترند. اما نگاه روانشناســی و به تبع آن نگاه علوم انســانی در حوزه های تبیین کننده و هدایت کننده ی رفتار و کنش انسانی، اعم ازتوصیف و تجویز است؛ یعنی ضمن این که نگاه توصیفی دارند، نگاه تجویزی یعنی نســخه پیچیدن نیز در آن وجود دارد.
ترســیم از تجویز گامی فراتر می گذارد. در نگاه توصیفی معیار ما برای شناسایی، «جامعه» اســت و به اصطالح علمی گفته می شود که این نگاه «هنجارمرجع» اســت. ما می خواهیم نُرم اجتماعی یا هنجار اجتماعی را به دســت آوریم و ببینیم که مــردم چگونه زندگی می کنند. اما « معیارمرجع » اســت؛ یعنی از تجویز اصطلاحا معیارهای خاصی اســتخراج می شــود و با آن ســنجیده می شــود. خال این که در ترسیم ما هــر دو را در ممزوجی معنادار و قابل تعریف با مرجع ازاده و خواســت، انگیزه و گرایش فرد یا افراد جامعه در وضعیتی هوشــیارانه داریم که در آن آن ها به ترســیم بهترین و بایسته ترین وضعیت اینده خود در بســتری دموکراتیک نه تجویــزی صرف روی می آورند. هر کدام از این رویکردها عنوان یادداشــت هــای بعدی برای جهت گیری های کاربردی در مســیر گسترش ارتباطات فرهنگی و باهم بودگی های مورد نیاز ملی، و فراملی در جهان امروز است.